پایاننامهی خیلی عزیزم :)))
خواب خیلی بهتر از چرخیدن توی فضای مجازیه و حرف زدن با کسی که آرومت کنه خیلی بهتر از خوابیدنه و من دیشب هیچکدوم از این دو اصل رو رعایت نکردم.
همهی حالِ بدم توی پست قبلی ریخته شد. همهی خستگیهام و کلافگی هام.
امروز صبح یه بار بیان مساله پایاننامه رو برای همسر خوندم. بچهها رو بردم حمام. چند صفحه کتاب درسِ تاریخ تحولات رو خوندم. امتحان این درس آخرین امتحانه و قطع به یقین کمترین انرژی رو برای دادنش خواهم داد. یه ذره میوه خوردیم دور هم. توی آشپزخونه با همسر سناریوی حل مشکلی که دیروز دپرسم کرده بود رو چیدیم و بعدش ناهار خوردیم.
الان به ضرورت و اهمیت تحقیقم دارم فکر میکنم.
میخوام پا شم. برم دو رکعت نماز بخونم و به اصلاح و تکمیل پروپوزال بپردازم.
فقط خواستم این پست رو بذارم که پست قبلی رو بشوره و ببره...
شاید کامنتها رو بتونم عصری جواب بدم...
پ.ن: کامنتها رو همه رو جواب دادم. دو تا از کامنتها به خاطر قطع شدن اینترنت وایفای موندند در لبتاپ تا بعد که نت وصل شد، ارسال بشن. ممنونم از صبوریتون.